سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
امکانات دیگر
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 86
بازدید دیروز : 57
کل بازدید : 378057
تعداد کل یاد داشت ها : 186
آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 10:27 ص

اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک

 

یکی دوشب مانده به عملیات والفجر 8،فرمانده ی شهید؛حمید صالحی نژاد ،

نیروها را جمع کرد و برایشان صحبت کرد.

از امدادهای غیبی و امید به نصرت الهی و قیامت سخن بسیار گفت و پس از آن،

 خاطره ی شب عاشورا را برای نیروها زنده کرد و گفت: "فردا عملیات است ،

هر کس ازژرفای قلب خویش راضی به شرکت در عملیات و پذیرش شهادت نیست ،

می تواند از تاریکی شب استفاده کند و برود...."

پس از چند لحظه سکوت ،علمدارش ،شهید مسعود اکبری ،برخاست و گفت :

                         "من می روم ..."             

همه با دیدگان شگفت زده ،این صحنه را می نگریستند .فرمانده ،نگاهی به

 سردار دلاور خود که تا آن موقع پا به پای او

در هر حمله ای شرکت کرده بود انداخت و گفت:"بسم الله "

در اینجا بود که شهید اکبری با آن کلام گرم و معصومانه اش سکوت

 مجلس را شکست و گفت:

می روم ! اما کجا را دارم که بروم ؟ آیا خدا و رسولش و رزمندگان راهش

را تنها بگذارم و بروم ؟هیهات ...هیهات ...

در این لحظه ،اشک از دیدگان همه جاری شد و فریاد لبیک تا مرز شهادت

 فضای محوطه را پر ساخت ....

شادی روح شهدای یگان ویژه ی صابرین *شهید سیدحمیدمیرافضلی صلوات

                                                                    "التماس دعا"







مطلب بعدی : پست ثابت       




+ باسلام و عرض تسلیت ایام شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایشان ...تغییر نام کاربری بنده از "مدیونم به شهدا"به "اندیشه ی شهدا"...یاعلی ..التماس دعا



+ "مرگ گردنگیر فرزندان آدم است؛ همچون گردنبند بر گردن دختر جوان." این سخنانی بود از امام حسین علیه السلام که "جهاد عماد مغنیه" آن ها را در سالگرد شهادت پدرش حاج عماد مغنیه بیان کرد.



+ * ای شهیـــد * بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست .. آه ، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست .. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب دردلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ... آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال؛ وقتی قفس پرزدن چلچله هاست... بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست ... باز می پُرسمت از مسئله ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست....



+ آقا سید راه گم کرده ام ؛ مرا یارا و توانی نیست برای بال گشودن تا افقی بی نهایت ، رو به سوی معبود مهربان ... ای بزرگ شده دستانم نیازمند ترحمی از جنس نور تو شده ... به زلالی ات سوگند؛ شستشو ده ناخالصی هایم را ... مرا صعود ده به بینهایت ها... آقا سید دعامون کن ... سالروز شهادتت مبارک ... *شهید سیدمحمود موسوی متولد1360از شهدای یگان صابرین* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ محمد جان ... آسمان میخواهــــــــــــم .. چندیست نامهربانانه کدر شده ام ... مرا به ابدیت رهنمون شو ای بزرگ شده ... * بگذار اوج بگیرم...* سالروز شهادتت مبارک .. *شهید محمد منتظرقائم(ایمان غلام نژاد) متولد1363از شهدای یگان صابرین...تاریخ شهادت1390/06/13* التماس دعا



+ پــرواز ،بدون بال و پر میخواهـــم ... یک گوشه ی چشم ، یک نظر می خواهــم... ایکـــاش بـــــرای تو بمیـــــــرم بی بی "سلام الله علیها" * من یکـــ بدن بدون سر میخواهــــــــم ....*



+ جوانی طعنه زد بر سرفه هایش... " برادر،ترک کن سیگار خود را ". او با خود زیر لب،آرام می گفت: " توتون باگاز خردل فرق دارد." *سلامتی جانبازان شیمیائی صلوات* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ *فاصله ها را بردار ...* یارای ماندنم نیست ... *دلم معجزه میخواهد ای شهید...* یاری ام ده ... شهادتت مبارک ... من را نیز دعاکن ای آسمانی افلاکی ... *شهید صمد امیدپور،متولد 1364از شهدای یگان صابرین،تاریخ شهادت1390/06/13)*



+ *زمینگیر شده ام ای شهیــــــــد ...* دستی بیاور به سویم نیز و ما را از این فساد و تباهی نجاتی ده ... *شهید علی بریهی متولد 1364 روستای میثم تمار ،از شهدای یگان صابرین*



+ *می شود کمی هم مرا دعاکنی ای شهید ....* آسمانی شدنت مبارک محمد جان ( 13 شهریورماه سالروز شهادت شهدای یگان صابرین گرامیباد). *شهید محمد محرابی پناه متولد 1364*